نقد و بررسی کتاب «پیمان آب» نوشته آبراهام ورگزه

عهد و پیمان آب، توسط آبراهام ورگزه


آبراهام ورگزه جایگاه عجیبی در منظر ادبی مدرن دارد. دکتری که تصمیم گرفت در دوره میانی حرفه ای در کارگاه نویسندگان آیووا آموزش ببیند، او در هر دو زمینه موفق به کسب امتیاز شده است. او استاد تئوری و عمل پزشکی در دانشکده پزشکی استنفورد است، به کار بالینی ادامه می دهد، مدال ملی علوم انسانی را کسب کرده است، به طور گسترده در مورد اهمیت عنصر انسانی آنچه به یک عمل تکنوکراتیک تبدیل شده است صحبت می کند، و جوایزی را برای آن کسب کرده است. هم داستانی و هم غیرداستانی آخرین رمان او «برش برای سنگ» بیش از دو سال در فهرست پرفروش‌ترین‌های این روزنامه بود.

وسوسه‌انگیز است که به او به‌عنوان مردی با مشاغل متعدد نگاه کنیم، اما تمام کارهای او در یک معماری اخلاقی سازگار و عمیق از روح لنگر انداخته است. او در جوانی به میزان قابل توجهی رنج کشید – تجربیاتی که در داستان‌های داستانی و غیرداستانی قبلی خود آورده است – و تبدیل به فردی عاشقانه، مصمم به مهربانی و دلسوز بودن زیاد و یک انسان‌گرای واقعی شد. در عصری که اغلب فرض بر این است که جدیت مستلزم شک و تردید است، او در مورد خیرخواهی جدی است. با فرافکنی بهترین خود، او امیدوار است که بهترین خود را از دیگران جلب کند.

سخت است که به طور مداوم بر اساس چنین اصول عالی عمل کنیم، هنوز سخت تر است که آنها را به دیگران توضیح دهیم، و از همه سخت تر از همه سخت تر است که از دیگران بخواهیم آنها را رعایت کنند. فروتنی افراد خودنمایی مهربان می‌تواند به خودی نشان دهد، و ورگزه در اظهارات عمومی خود گهگاه لحن آزاردهنده‌ای از اغماض به خود می‌گیرد. رمان جدید او، “پیمان آب” تقریباً به طور کامل بر روی افراد خوب متمرکز است (که اتفاقات وحشتناک زیادی برای آنها رخ می دهد) و با توجه به پیچیدگی انسان ها، هجمه لطف گاهی غیرواقعی و حتی ادعایی به نظر می رسد، گویی نویسنده خود را به معیارهایی وابسته می کند که انسان های معمولی نمی توانند به آن دست یابند. فقدان نیت بد یا حتی دوگانگی در میان قهرمانان متعدد کتاب می تواند خنده دار شود. این رمانی نیست که دارای بینش‌های روان‌شناختی ظریفی باشد و عاری از طنز است: از طرف شخصیت‌ها یا درباره آنها.

با این حال، بزرگ، دیدنی، فراگیر و کاملاً جذب کننده است. ورگزه استعدادی برای تعلیق دارد، و رابطه آسان او با زبان شما را چنان بی دردسر در روایت می کشاند که به سختی متوجه می شوید که دهه به دهه و صفحه به صفحه در حال شخم زدن هستید. این کتاب در سال 1900 آغاز می شود، زمانی که یک دختر 12 ساله در ایالت کرالا، در جنوب غربی هند، برای یک ازدواج ناخواسته آماده می شود. در سال 1977 به پایان می رسد، زمانی که نوه پزشک آن دختر به یک کشف تکان دهنده می رسد. این خانواده مسیحیان هندی هستند، از نوادگان کسانی که برای اولین بار توسط St. توماس در قرن اول پس از میلاد آنها زندگی سخت اما اغلب شادی دارند و به تدریج با وجود چالش های غیرممکن به دنیا راه می یابند. خلاصه داستان صد صفحه طول می‌کشد و لذت را از بین می‌برد، اما بگذارید بدانیم که این خانواده عاشق و رنج می‌برند.

لحن کتاب گاهی آموزشی است: پزشکان زیادی در اینجا وجود دارند و ما با جزئیات نسبتاً دقیقی در مورد روش های جراحی، ساختارهای تشریحی و مداخلات پزشکی می آموزیم. نوشته Verghese در مورد همه چیزهای پزشکی بسیار ماهرانه است. درک عمیق او از بدن انسان شاید بزرگترین قدرت او باشد. حتی اگر شخصیت پزشکان متعدد به طور کامل گرد نباشد، هویت آنها به عنوان پزشک مشخص است. ما همچنین چیزهای زیادی در مورد هند می آموزیم، که برخی از آنها را قبلاً می دانستیم: سیستم کاست. تحولات اجتماعی قرن بیستم؛ انواع غذاها؛ اطلاعات در مورد معماری، کشاورزی و ساختار خانواده؛ جایگاه ایمان در جامعه؛ حرکت نهایی به سوی سوسیالیسم

مانند «باشگاه خوش شانسی» ایمی تان، که با انتخاب در دسترس ترین ویژگی های دوست داشتنی خود، علاقه فضولان را در آسیا برآورده کرد، این رمان کاری را که ممکن است در یک شهر مزرعه کوچک آمریکایی تهیه شود، به یاد می آورد: با استانداردهای محلی عجیب و غریب، در هیچ کدام اشتباه نیست. راه، اما قابل ملاحظه ای برای مردم محلی نرم شده است. برخی از این نمایشگاه می تواند برای یک خواننده دنیوی تر تقریباً حمایت کننده به نظر برسد. نگاه هند به صمیمیت گیاهی که مثلاً ویکرام ست در «پسر مناسب» به آن دست می‌یابد، نمی‌رسد. این نوشتار پوپولیستی است، از نظر طرح بلندپروازانه اما نه در شخصیت، و پر از کهن الگوها به جای مردم است. بنابراین، از بسیاری جهات، کار چارلز دیکنز بود، که ممکن است روش داستان سرایی ترقه، اما اکنون نسبتاً تاریخی، یکی از الهامات ورگزه باشد.

اما چرا باید فرض کنیم که پیچیدگی مستلزم بدبینی است؟ گاهی اوقات وقتی چیزهای خوبی برای افراد خوب اتفاق می‌افتد رضایت‌بخش است، وقتی کثیفی که در دنیای خشن داستان‌های مدرن به پاداش رسیده است، استراحت می‌کند. ممکن است آدم‌ها به خوبی شخصیت‌های Verghese نباشند، اما به بدی شخصیت‌های فیلیپ راث یا سائول بلو هم نیستند. زشتی نه از دوست داشتنی است و نه ظلم از مهربانی. گاهی سکته های دنیا سکته های ساده ای است: کودکی که می میرد، آتش سوزی، بیماری، سیل. حقیقت تلخی خارج از بدخواهی وجود دارد.

این کتاب ممکن است «برش برای سنگ» را در فهرست پرفروش‌ها دنبال کند و برای مدت طولانی در آنجا بماند. پیچیدگی تاریک و خارق‌العاده هند را که سلمان رشدی در «بچه‌های نیمه‌شب» به تصویر می‌کشد، و ژست‌های گاه و بیگاه آن نسبت به احساس عرفانی ساختگی را نشان نمی‌دهد. با این حال، افرادی را که ارتباط چندانی با فرهنگ آسیای جنوبی ندارند، در معرض زیبایی هایی قرار می دهد که در غیر این صورت ممکن است به آنها دسترسی نداشته باشند. در دوره تفرقه افکنی، نژادپرستی و نفرت ضد آسیایی، این دستاورد به اندازه تغییر درک ما از آنچه که داستان می تواند انجام دهد، یا توضیح چگونگی انتخاب نارندرا مودی توسط بزرگترین دموکراسی جهان، یا بررسی چهره ضداسلامی، مهم است. ناسیونالیسم هندو ازدواج ترتیب داده شده ای که کتاب را آغاز می کند، ازدواج شادی است. بسیاری از آنها چنین نیستند و وضعیت زنان در روستاهای هند اغلب مشکل ساز است. با این حال، این نباید این واقعیت را تضعیف کند که چنین ازدواج هایی حداقل به اندازه ازدواج های عاشقانه موفق می شوند.

ترفند این است که کتاب را نه به عنوان واقع گرایی، بلکه به عنوان یک افسانه بخوانید. انگیزه نوشتن آن با دفترچه‌ای آغاز شد که مادر ورگزه برای نوه‌ای کنجکاو نوشته بود، و قسمت‌های اولیه «پیمان آب» مه آرامش‌بخش خاطره‌ای احساسی دارد. حتی زمانی که کتاب به سمت زمان‌های اخیر پیش می‌رود، زمانی که خود ورگزه زنده بود، و شروع به بیان آگاهی از دنیایی پرآشوب می‌کند، طرح آن چنان غلیظ از افراط و تصادف‌های بعید است، آن‌قدر پیچیده، آن‌قدر غلیظ با درام. به نظر واقعی نمیاد اما نیازی نیست Verghese به ما اجازه ورود به Cochin و Travancore را داده است، همانطور که قبلا وجود داشته اند یا هرگز وجود نداشته اند، و به خانواده ای که حماسه آنها پر از غم و اندوه و در عین حال به طرز عجیبی آرامش بخش است.

خواندن رمان‌های بزرگ درباره هند توسط مهاجران هندی اغلب آسیب‌زا است. این یک دستاورد ادبی در سطح «همنام» جومپا لاهیری یا «خدای چیزهای کوچک» آرونداتی روی نیست. با این حال، من با خوشحالی ماه ها را با آن سپری می کردم و وقتی این کار تمام شد گریه می کردم. در حالی که من کاملاً به شخصیت‌های Verghese اعتقاد ندارم، از اینکه چقدر او آنها را دوست دارد و با انجام این کار باعث می‌شود خواننده آنها را دوست داشته باشد متاثر شدم. در این لحظه، مشتاق رفتن به کرالا هستم. من همانقدر برای بیگ امماچی نوستالژیک هستم که برای مادربزرگ خودم. دنیای بهتری برای داشتن کتابی در آن است که بسیاری از تراژدی ها را با لحنی که هرگز از امید منحرف نمی شود، شرح می دهد.


اندرو سولومون نویسنده «دیو ظهر» و «دور از درخت» است.


عهد و پیمان آب | نوشته آبراهام ورگزه | 724 ص. | گرو پرس | 30 دلار

Fletcher Hobbs

نینجا آبجو عمومی. محقق اینترنت. معتاد وب هیپستر پسند. خواننده مغرور. زیاد می افتد

تماس با ما